یکی از ترانه های خوب رضا یزدانی...
ملودی دلچسب و شعر نابی داره
از آلبوم "خاطرات مبهم"...

تو بستی چشمت و دنیا پُر از تیتراژ پایان شد
جهان یه فیلم کوتاه بود که از چشم تو اکران شد
من اینجا روی مرز عشق گذرنامه درست کردم
خودم رو توی یک پاکت به دنیای تو پست کردم
تو شیراز نگاه من بهار و سعدی و کافه
توی تهران قلب تو یکی لبهام می بافه
هوام ابری تر از اونه که تو اخبار می بینی
دارم از پنجره میرم
فقط دیوار می بینی
.
من از این پرسه ها خسته به رویاهام بدهکارم
یه هدفون توی گوشام خیابونارو میشمارم
نه امروز و نمی شناسم ببین ماسیده لبخندم
زمان بی معنیه بی تو دیگه ساعت نمی بندم
.
.
.
جهانم تلخه این روزا بشین چاییم شیرین کن
توهم میزنم خوبم
توهم هام تزیین کن
.
مثل ششهای این سیگار پر از هــندسه ی دودم
یه روزی که نفهمیدی یه روزی عاشقت بودم
.
.
.
تو بستی چشمت دنیا پُر از تیتراژ پایان شد
جهان ی فیلم کوتاه بود…