کارگردان : Sam Mendes
نویسندگان : Justin Haythe ، Richard Yates
ژانر : درام ، عاشقانه
تاریخ اکران : ۱۵ ژانویه ۲۰۰۹
فیلم سینمایی "جاده ی انقلابی" یا (Revolutionary Road) یک اقتباس از کتابی با همین نام هست که در سال 1961 به چاپ رسیده.
فیلم به کارگردانی سام مندس هست و نقش های کلیدی فیلم رو لئوناردو دیکاپریو (فرانک) و کیت وینسلت (آپریل) بازی می کنن.
فیلم در زمان اکران سر و صدای زیادی میکنه و نقد های زیادی هم ازش صورت میگیره. به هر حال اون چیزی که روشنه اینه که فیلم روایتگر داستان ملموسی از زندگی حال حاضر خیلی از آدم ها هست و شاید به همین خاطر هم هست که تونسته جایزه هایی مثل گلدن گلوب رو ببره و یا نامزد اسکار بشه. این فیلم در وبسایت IMDB هم از امتیاز خیلی خوبی برخوردار هست و مورد توجه واقع شده.
داستان فیلم:
داستان مربوط به یک زوج جوان امریکایی هست که در دهه ی 50 میلادی در یکی از ایالت های امریکا و در جاده ی رولوشنری زندگی می کنند.فرانک یه کارمند با شغلی فرسایشی هست و آپریل گرچه بازیگری خونده،اما عملا خانه داره. در میان و از نگاه اطرافیان گرچه این زوج نماد یک زوج خوشبخت هستند، اما خود اونها اصلا چنین فکری رو نمیکنند.
قصه شاید همون قصه ی همیشگی باشه. ما انسان ها کار میکنیم تا زندگی کنیم.به هر قیمتی... اما اثری از هیجان و خلاقیت در کارهامون نیست. چون ما کارهایی رو میکنیم که دوست نداریم و همیشه فکر میکنیم، و شاید بعضا اطمینان داریم که جایگاه ما، جایگاه کنونی ما نیست و ما استحقاق بیشتر از اینها رو داشتیم. این موضوع جایی رخ میده که دیگه انسان تحمل تکرار کارهایی که بقول معروف توی فاز اونها نیست رو نداشته باشه. از نظر من بیننده، محور اصلی این فیلم فقط نمایان گر فرسودگی شغلی هست و بس.
البته این همه ی ماجرا نیست. در این بین مشکلاتی هم گریبان گیر زندگی زناشویی فرانک و آپریل میشه، که قطعا مشکلات بزرگ و ویرانگری هستند.
این فیلم خیلی خیلی موضوع خوب و ملموسی رو از جامعه بشری به تصویر کشیده بود و البته با بازی دو بازیگر مورد علاقه ام ، فیلم قابل تحسینی بود و من دوستش داشتم...
خطر اسپویل!
* نکته ای که ذهنم رو مشغول کرده،در مورد ترجمه ی اسم فیلم هست. از نظر ترجمه، معنی Revolutionary Road همون جاده انقلابی هست. من مترجم نیستم و رشته م هم این نبوده. اما چون یه جورای مشکوک بودم در موردش و بعد جست و جو هایی که کردم فهمیدم که این عبارت میتونه به سقط جنینی که در بین ماجراهای فیلم اتفاق میافته هم اشاره داشته باشه... البته گیری به این موضوع وارد نیست و شاید مهم هم نباشه!
این جور عبارات رو باید توی اصطلاحات محاوره ای جست و جو کرد.
فقط محض اطلاع :
Paperman یه انیمیشن کوتاه 6 دقیقه ای از ساخته های شرکت مطرح والت دیزنی ،پیکسار هست.
این ساخته، توی سال 2012 نامزد دریافت اسکار میشه و البته موفق میشه جایزه اسکار بهترین انیمیشن کوتاه رو نصیب خودش بکنه.
از نظر ساخت بر خلاف تکنولوژی های تمام کامپیوتری و پیشرفته، کار بوسیله دست طراحی و انجام شده که واقعا فوق العاده ست! خطوط ، شخصیت و محیط کار دقیقا به همون ظراقتی که کارگردان میخواسته طراحی شده و البته به همین دلیل هم توسط پیکسار تایید شده!
از نظر داستانی نظر شخصی من این هست:
خوب، من فکر میکنم اگر این انیمیشن در ایران اکران میشد ، شاید خیلیا مستقیما می رفتن سراغ حاشیه و شاید مثلا میگفتن داره ترویج عشق خیابانی رو میکنه ، پس forbidden !!! یا اینکه شاید یک ایده کلیشه ای رسیدن عشاق به هم باشه.
اما نه،این یه شوخی بود...
.
.
توضیحات اضافی نمی خوام بدم، اما نتیجه گیری خودم از انیمیشن رو شاید بتونم در یک جمله خلاصه کنم:
" هر کسی رو که احساس میکنی دوستش داری ، بهتره بهش بگی. " البته اگه بتونی...و بشه! حالت ایده آل ش گفتم...
میتونی انیمیشن رو دانلود کنی : / لینک کمکی دانلود
با کیفیت خوب و حجم حدود 15 مگابایت
بدون مقدمه...
بعد از تولید زیبای خفته ی وطنی (که البته خدا داند!) نوبت به ارائه ی شاهکار مهندسی وطنی رسیده بود.
به علاوه ،در همین راستا ، نکته ی جالبی همیشه ذهنم رو مشغول کرده بوده که :
به گمونم ، مرسدس بنز و BMW هم توی یک مدل اینهمه سری و تیپ ندارند که سایپا فقط توی پراید داره!
خواستم اندر احوالات این موضوع، این اموجی رو ضمیمه لطیفه ی تلخم کنم : اما افاقه نمی کرد...فکر کردم شاید این جبران کنه!
بعدا نوشت :
چقدر میشه از این صنعت کشور احساس انزجار کرد!
بقول فانون جامعه های عقب مانده یک سرنوشت مشابه دارند ؛
یک درد ؛
یک نیاز ؛
و یک انتخاب مشابه.
زیرا در برابر قدرت مشابه قرار گرفته اند و در برابر زمان مشترک...
یا باید اول " فکر" را انتخاب کنند و یا " تمدن بدون فکر را "
فرانتر فانون /به نقل از دکتر علی شریعتی /خودآگاهی و استحمار - صفحه 39