کافه زندگی

کافه زندگی

حوصله‌ی شرح قصه نیست...🌷

طبقه بندی موضوعی

۴۲ مطلب با موضوع «روزانه نوشت» ثبت شده است

داشتم به آخرین پستی که منتشر کردم نگاه میکردم " شب آخر سال 98 " لبخنداخم هی دل غافل...

امشب 27 شهریور 1400 هست و توی موج پنجم کرونا هستیم!

ما هم همگی کرونا گرفتیم :/   بابا ، مامان ، خواهرم ، من...

با اینکه مبتلا به سختی متوسطش شدیم ولی روزای بدی بود. خداروشکر مامان و بابا واکسن زده بودن! به همین خاطر خداروشکر درجه سختی مریضی شون کم بود. مامان که طفلک مریضی خودش رو کلا یادش رفته بود و پیگیر ما بود...

من بیشتر تب و بدن درد داشتم و بی اشتهایی... یه 8-9 کیلویی نسبت به گذشته وزن کم کردم. با اینکه علائم تنفسی من نسبت به بقیه بهتر بود اما ریه ام حدود 20-30% درگیر شده بود... 5 دوز رمدسیویر زدم...

از کجا مبتلا شدیم؟!

بابا یک شب بیمارستان بستری بود (بخاطر لخته خون توی پاش بخاطر واریس) و منم همون شب پیشش موندم...هیچی دیگه... کرونا همون یک شب کار خودشو کرد پا در دهانلبخند

بهرحال...خداروشکر که اینم بخیر گذشت :)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۰۰ ، ۲۳:۴۰
مجتبے ‌‌

امشب شب آخر سال نود و هشته...

سال پر حادثه ای بود (و هست) برای ایران.

از ابتدای سال خیلی جاها با سیل و آسیب همراه بودن

توی پاییز بنزین گرون شد و خیلیا کشته شدن و خیلی جاها آسیب دید

امریکایی ها سردار سلیمانی رو ترور و شهید کردن

چند روز بعدش ده ها نفر توی تشییع جنازه ایشون بخاطر مدیریت ضعیف جونشون از دست دادن

چن روز بعدترش پدافند سپاه هواپیمای مسافربری تهران به مقصد کی یف رو زد

از اواخر بهمن ویروس جهانگیر کرونا وارد ایران شد و وضعیت کشور مختل شد...

و اتفاقات ریز و درشت دیگه...

بله، نوشتم سال پر حادثه ای بود (و هست) برای ایران، چون هنوز هم که آخرین ساعات ساله درگیر ویروس کروناییم...

خدا بخیر کنه!

راستی، نوروزتون سلامت!🌹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۵۰
مجتبے ‌‌

یلدا مبارک ツ


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۸ ، ۲۳:۴۴
مجتبے ‌‌

من کجا...

باران کجا...

مشکل آسان کجا...

همایون شجریان 🥀

 

-----------------------------------------------------------------------------------------

 

قیصر امین پور 🥀

دکلمه: علی قزلباش 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۸ ، ۰۲:۰۵
مجتبے ‌‌

 ساده بخوام بگم، از کائنات یه همچی حالتی رو خواستارم... =)

بی تقصیربوسه

 

پ ن: ...And it gives me its Persian BILAAKH finger

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۸ ، ۰۰:۱۱
مجتبے ‌‌

توی تاکسی بودم...

مسیر کمی طولانی بود و راننده و مسافر دیگه که جلو نشسته بود حسابی صحبت شون گل کرده بود. مسافر ظاهرا کارگری بود رنج‌دیده، و بحث سیاسی بود...

ساکت بودم و توی اون موقعیت علاقه‌ای به شرکت توی بحث شون نداشتم که بخوام له یا علیه هیچکدوم موضع بگیرم و نظر بدم... ماحصل داستان برای من یک جمله مسافر بود که حسابی به فکر فرو بردم...

رو به راننده کرد گفت، دستمزد روزانه‌ی من اندازه قیمت یه پیتزاست...برای من از چپ و راست نگو!

همه تا آخر مسیر ساکت بودیم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۷ ، ۲۲:۲۷
مجتبے ‌‌

باور کن مشکل فرهنگی مملکت ما کتاب خوندن نیست، مطالعه نداشتنه!

این سرانه ی مطالعه ی "مناسب و ارزشمند" هست که توی مملکت ما پایینه، نه کتاب دست گرفتن... محتوای خوب هرجا میخواد باشه، باشه! فرقی نمیکنه! چه توی اینترنت و موبایل، چه روی کامپیوتر و لپ تاپ، و چه کتاب کاغذی...

یه وقت بیراهه نریم... آخه تجربه مشابه زیاد داشتیم و داریم... همین.

http://s9.picofile.com/file/8342858434/zhest_ketaab.png

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۷ ، ۲۰:۴۲
مجتبے ‌‌

http://s9.picofile.com/file/8329307284/971145918.jpg

داداش ایشالا تو شادیات جبران کنیم! :))

 

 

خب خب!خنده دیروز دومین روز جام جهانی 2018 بود و اولین روز از بازی های گروه B ، ینی گروه ایران! گروه مرگ! خنده

توی اولین بازیمون با اقتدار! مراکش رو  1-0 بردیم. البته گل به خودی Aziz Bouhaddouz فلک زده هم بی تاثیر نبود! :))

بهرحال از اون روزای خاطره انگیز بود برای فوتبال ما... یه روز تاریخی.

و حاشیه جالب اینه که پرتغال 3تا گل زده، اسپانیام 3تا گل زده، مراکشم 1گل زده! و ما با صفر گل زده صدرنشینیم آقا! خنده اونم توی گروه مرگ! خنده

پس از اونجایی که این پدیده در حد یه پدیده نجومیه و هر nسال یبار اتفاق میافته، بهتره همین الان هرچی شادی داریم ما ملت از خودمون در وکنیم...بازی بعدی با اسپانیاس و بعدیشم با پرتغال خنده

  

👇اینم بنا به همون پدیده نجومی بودن و این صحبتا، ثبت کنیم در تاریخ! :))

http://s9.picofile.com/file/8329307292/508224_351_1529093522.jpg

*بعدا نوشت: ایران جلو اسپانیا 1-0 باخت و با پرتغال هم 1-1 مساوی کرد. با اینکه مساوی کردیم و باختیم، اما توی این چند شب مردم از نتیجه ها شگفت زده بودن و بعد هر دو بازی بیرون ریختن و شادی کردن...شاید چون کسی فکر این نتیجه های نزدیک رو نمیکرد. مثل خیلی های دیگه اعتقادی به قشنگ بازی کردن ایران ندارم. اکثر دقایق این دو بازی ما اتوبوسی دفاع میکردیم. شاید چون چاره ای نداشتیم. شاید چون باز بازی کردن جلو یه تیمی مث اسپانیا ینی خودکشی! بهرحال گذشت...بطور کلی میتونیم بگیم بچه ها عابرو داری کردن یجورایی...حالا حتی اگر یکم هم با ضد فوتبال و دفاع اتوبوسی زبان درازیچشمک

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۷ ، ۱۲:۵۵
مجتبے ‌‌

http://s8.picofile.com/file/8295940384/ua8eqd7txmacqtjkxm5o.jpg

چه میشه گفت... چه میشه نوشت...

امرو یکسال از وداعت میگذره...دقیقا یکسال. احتمالا هیچ وقت یادم نخواهد رفت که یکسال پیش، صبح اون روز، با چشمانی خواب آلود دیدم که چند نفر چند جا توی فضای مجازی از تو صحبت کرده بودند...اونم با جملات نگران کننده، یا بهتر بگم شوکه آور!

خدا رحمتش کنه؟؟؟!!! چی؟! ینی چی؟! نمی فهمیدم...

گیج بودم و گیجی این کلمات هم مزید بر علت خواب آلودگی شده بود...

یکم سرچ کردم و...

سکوت کردم...

حسرت خوردم...

و هنوز هم حسرت میخورم، و سکوت میکنم...

 

تو نعمت وجود خودت رو از هوادارهات گرفتی... ازت نمیشه گذشت!

 

ستاره آلترنیتیو راک ایران غروب کرد...

 

جایی خوندم مسعود فیاض زاده گفته بود آلبوم جدیدتون آماده بود. شعرهات رو گفته بودی، ملودی ها و ترانه ها ساخته شده بود، فقط مونده بود بیای بخونی... حیف...حیف...

 

جات خالیه مرد...خیلی خالیه...

چه میشه گفت... چه میشه نوشت...

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۶ ، ۰۸:۰۰
مجتبے ‌‌

چند برگ از سیرک 1396 به یادگار گذاریم برای آیندگان!

و حتی شاید برای تجدید خاطره خودمان، تا که بعد ها دوباره ببینیم و تلخند بزنیم... :)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۵:۱۶
مجتبے ‌‌