شدیدا پیشنهاد میشه ویدئوهای Alireza24 رو ببینید، همه!
Alireza24 بهترین ویدئو بلاگر ایرانی هست که بنده میشناسم. ویدئوهای تمیزی میسازه. موضوعاتش دقیقا جزء دغدغه های ذهنی خودم هم بوده. و همینطور اینکه در کارش هوش و ذکاوت بخرج میده و من ازش خوشم میاد...
امیدوارم همیشه ادامه بده.
ویدئو های کاملش رو میتونید از شبکه ی خودش با همین نام در یوتیوب تماشا کنید. گرچه چندتایی هم از کارهاش در آپارات هست.
جهان در برهه ای از زمان و مکان در حال پیشروی هست که چه بخواهیم چه نخواهیم، ما در بخش زیادی از زندگی روزمره خودمون، محتاج اینترنت هستیم.
چه بخواهیم و چه نخواهیم (البته انگار عده ای خیر اندیش و زحمت کش اون رو برامون نمیخوان!) وابسته به اون شدیم. این امر برای کسانی مثل خودم که با اینترنت (یا بهتر تلفظ شود: فeeلـترنت) بصورت دائم سر و کار دارند، امری کاملا مهم هست.
البته چه کنیم که هرچه دست و پا بزنیم برای رسیدن به مطلوب، مثال دست و پا زدن در باطلاق صنعت خودروسازی کشور برای سوار شدن بر مرکب یک خودرویی که بشود اسمش رو خودرو گذاشت هست. :)
اما غرض از این پستم ارائه ی نمونه ای از دستآوردی قدیمی، که جدیدا از اون مطلع شدم بود. نمونه ای از اجرای عدالت اجتماعی در کشورم! و مقایسه ی آن (که البته به عهده ی خودتون باشه) با بلاد کفر .
یک ارگان دولتی نامحترم که ارائه دهنده ی اصلی اینترنت در سطح کشور هست،برای مثال اینترنت 1 مگابیت بر ثانیه را به قیمت حدود 15 دلار از سرویس دهنده ی خارجی خریداری میکنه، و اون رو با قیمتی در حدود 250 هزار تومان به سرویس دهنده های داخلی ارائه میده. و سرویس دهنده ها هم بقول معروف با اضافه کردن آب به خدماتشون و اشتراک گذاری اینترنت بین n مشترک! اون رو به من نوعی ارائه میدن :)
تنها راه حل: پایان تصدی ارگان های دولتی در ارتباط با اجرا و قانون گذاری های فضای مجازی!
چقد این خبر جالب بود برام! 
واقعا با مزه س...
مهر: یک کشاورز چینی در مزرعه خود مرغی دارد که فکر می کند پنگوئن است و به همین علت همانند پنگوئنها به صورت قائم راه می رود.نام این مرغ مجنون "مامبل" است که در یک مرزعه واقع در "ژیانگسو" در شرق چین زندگی می کند.
صاحب این مرزعه که "لو شی" نام دارد در خصوص مرغ خود اظهار داشت: "این مرغ فکر می کند پنگوئن است و به جای اینکه همانند همنوعان خود به صورت افقی راه برود همانند پنگوئنها به صورت قائم و با غرور راه می رود."
مامبل نام پنگوئن قهرمان کارتون "خوش قدم" است. این پنگوئن به خاطر ویژگی خاصی که در حرکت دادن پاهایش داشت توانست با انجام رقص ویژه ای با انسانها ارتباط برقرار کند.
این کشاورز چینی در این مورد توضیح داد: "من هرگز موفق نشدم کارتون خوش قدم را ببینم اما این اسم را دوست داشتم. هر چند که پرنده من شاید ویژگی پنگوئن را نداشته باشد اما به هر حال فکر می کند که پنگوئن است و به همین دلیل این اسم را برایش انتخاب کردم. خانواده من این مرغ را خیلی دوست دارند و بنابراین ما تصمیم گرفتیم که به جای آنکه آن را در دیگ بیندازیم از آن نگهداری کنیم."
براساس گزارش دیلی میل، مامبل مرغی که فکر می کند پنگوئن است ساعتها به آب خیره می شود و احتمالا به این موضوع فکر می کند که شاید همانند پسرعموهای قطبی خود بتواند شنا کند.
گاهی اوقات، ملودی بعضی موزیک ها خیلی خاصّه. به دل میشینه.
گاهی انگار برای تو ساخته شده ، آشناست، و داره باهات حرف میزنه و ارتباط برقرار میکنه.شاید هم حتی همدردی کنه!
ریتم بعضی از اونها اگرچه ساده هم باشه،اما توی ذهن می مونه و موندگار میشه.
البته از جنبه ی اول، این به سادگی کار مرتبط نیست. هرچیزی نباید حتما سرشار از پیچیدگی باشه تا خاصّ بشه، در واقع هنر متمایز شدن به این هست که کار چطور بتونه به ساده ترین روش اما کارآمدترینِ اون، پیاده سازی بشه. این مسأله هم بطور خاص به چیز مثل موسیقی که موضوع حرفم هست،خلاصه نمیشه و یک امر کلی برای امور زندگی ما انسان ها هست. از جنبه دوم، شاید حس خوب ما به بعضی چیزها، بخاطر همون سادگی اونها هست.شاید به سادگی اما پرباریِ موزیکی مثل Nothing Else Matters ، از گروه فاخر متالیکا. شاید این هم برای بعضی ها مثل من یک نمونه از ارتباط باشه، چرا که نه! بهت میگه گاهی اوقات از مفهوم من پیروی کن...
گاهی اوقات (گرچه اصولا!) نباید روی آدمها حساب چــندانی باز کرد، گاهی نباید برای بعضی از شرایط بوجود آمده ارزشی قائل شد و بطور کلی توی دنیایی که من زندگی میکنم،خیلی چیزها هستند، که مهم نیستند! گرچه منکر این هم نمیشود شد که این برخورد با زندگی کار سختی هست. اما انگار دنیا روی این لولا میچرخه!
در پس هرچیزی در این دنیا مفهومی هست، و هم اینکه ممکن هست مفهومی رو برای ما در برداشته باشه،زنده کنه، و یا آموزش بده. حتی یک ملودی و ترانه.اینکه ما متوجه اون نمیشیم یا گاهی حتی برای ما بی مفهومه، دلیل منطقی برای نفی اون نیست...
گرچه هنوز این اتفاق در ایران بــنظر کامل هضم نشده.
بگذریم. بحث فلسفی-اجتماعی شد! :دی
پایین کاور خیلی خیلی زیبای Nothing Else Matters هست که با گیتارآکوستیک اجرا شده اما ملودی ریتم دقیقی داره.
این رو تقدیم میکنم به اون عزیزی که متالیکا رو شیطان پرست! میدونه. و به همه ی عزیزانی که وبسایت اونها رو مورد لطف همه جانبه قرار داده اند، که البته تعجبی هم ندارد. 
Download video: MP4 format
البته خیلی توفیقی به حال ما نمیکنه، اما بهرحال جالبه...
زدن درِ یارو رو تخته کردند، بعد برای پر کردن این خلاء ، دوستان زحمت کشیدند، خسته نباشند، خدا قوت! سیل شبکه های اجتماعی مثل علف هرز سرازیر شده.
گرچه حــتی برای تنوع هم که شده، یکدومشون یک قالب بدور از تقلید و تشابه فاحش! از شبکه اجتماعی مرجع انتخاب نکرده.
البته این اتفاق در مورد نام شبکه ها هم رخ داده. بطوریکه کلمه ی "فیس" رو یا به عنوان پیشوند و یا پسوند انتخاب کرده اند.
این موضوع رو می تونید از لینک: جستجوی فارسی کلمه "فیس" متوجه بشید .
و باز هم متأسفم... 
بعد از گذشت چندین روز پیاپی و طاقت فرسا! بالاخره اپیدمی احساس مسئولیت 1392 هم به پایان رسید.
دوستان به سالن کذایی (که بیشتر مرا به یاد سالن شو لباس! یا یک همچین چیزی می انداخت) می آمدند و میرفتند.لبخند می زدند ،عکس می انداختند، همگی خوشحال.همگی سرشار از انرژی های نو و البته دوستدار محیط زیست!
حال گوشه ای به نظاره بنشینیم و شاهد تأیید تعهد دوستان بهتر از جانمان باشیم. کسانی یک آ یک از هم بهتر و برتر ،با برنامه های کاربردی کاملا متفاوت و البته با ویژگی هایی منحصربفرد ! ☝
یهو یاد متن ترانه May Today Become The Day از گروه فاخر Sentenced (ارجاء به پست 5) افتادم :
امروز، یعنی 11 اردیبهشت، در ایران هم روز زن هست و هم ولادتی مبارک...
این خیلی طبیعیه که در چنین روزی مردم شاد باشند، یا که حداقل غمگین نباشند!
تلویزیون روشنه...فقط صداش رو میشنوم...یکی از کانال های داخلی ویژه برنامه ای داره ظاهرا. موزیکی رو از یکی از خواننده های پاپ داخلی پخش میکنه که فقط یک چیز کم داره! اینکه پاش بشینی و زار زار گریه کنی!!!!!
یعنی در این حد غمگین و دپرس، که بقول گفتنی "اصن یه وضی!"
که البته این قطعه ی انرژی بخش، به یکبار اجرا هم کفایت نکرده و انگار که تیک دکمه ی Replay موزیک پلیرشون رو یادشون رفته بردارند...
موندم تأسف بخورم، یا ایکه ارزش تأسف رو هم نداره ؟! 
اما بیخیال! امروز شهرم بارونی...پس از اون لذت میبرم...
بطور اتفاقی و بواسطه ی آهنگ وبلاگی ، موزیکی رو پیدا کردم که خیلی خیلی دوست داشتنیه
اثری از یک خواننده ی فرانسوی - امریکایی که بیش از 30 پیش فوت کرده ، اما امروز حس شیرینی رو به من منتقل کرد.
ترانه نیکو گر بماند ز آدمی/ به کزو ماند سرای زر نگار
نمی دونم از این موزیک های قدیمی و ریتمیک، اونم با زبان فرانسوی دوست دارید یا نه ، اما توصیه میکنم 2-3 دقیقه وقتتون رو به
"ژو دسن" (Joe Dassin) بدید!
نمی دونم چرا ، ولی در اینکه ما ایرانی ها در هــمه چیز نظر کارشناسی می دیم و نسخه تجویز می کنیم شکی نیست...
نمیدونم! شاید این مسأله ریشه در تربیت یا فرهنگ ما داره و همگی اینطوری بزرگ شدیم! به هرحال همگی چه خواسته و چه ناخواسته به این موضوع مبتلا هستیم. البته بنظر من، اکثر این اظهار نظر ها در مورد مسائل ، به نحوی یا تحت تاثیر عقاید ما هستند ، یا قوانین و رسوم خانوادگی و جامعه ی ما ، و یا منفعت شخصی و فردی یا گروهی از ما.
همیشه در فهم اینکه واقعا "حق با چه کسی ست! " چالش داشته ام. اما چیزی که فهمیدم این بوده که ، همیشه اظهار نظر افراد بیشتر از اینکه منطقی و آگاهانه باشه ، تحت تاثیر عوامل بوده....
این یک مقدمه کلی بود. اما موضوعی رو که در موردش میخوام بنویسم، موسیقی هست.
با اصل مطلب شروع کنم بهتره :)
به دنبال چند آلبوم موسیقی بودم....توی یک فروم موسیقی درخواست سه آلبوم متال رو دادم. بعد از چند ساعت که برای چک کردن جواب به تاپیک مورد نظر رفتم،دیدم که پست بوسیله مدیریت ویرایش شده و با درخواست من موافقت نشده. البته این مهم نیست، چیزی که جالبه دلیل این کار بود!
مدیر سایت مدعی بود که سبک متال (کلهم عجمعین!) ماسونی و شیطان پرستی و آنتی کریست هست! :)
این اظهار نظر هم جزء همون بیانات مسخره و مضحک و البته نا آگاهانه بود. این رو از زاویه ای میگم که ایشون اکثر کارهای این سبک رو باطل می دونست.چیزی که تا به امروز من از موسیقی متال فهمیدم این بوده که این سبک جزء پر مضمون ترین و سنگین ترین سبک های موسیقی هست.منظورم اینه که قطعا حرفهای زیادی رو برای گفتن داشته و داره... چونکه مسلما ضبط یک ترک متال یا راک خیلی خیلی سخت تر از چیزی مثل هیپ هاپ ِ ! البته این رو هم رد نمیکنم که درسته که سبک متال ابتدا با مفاهیم ضد جنگ و استبداد شکل گرفت و در این بین انحرافاتی هم چه کم و چه زیاد پیدا کرد...اما نمیشه این انحراف(نه صرفا دینی) رو به همه بست داد!
من با نظر اون فرد مخالفت کردم چون اکثر کارهای متالی رو که گوش دادم با متن دنبال کردم و موارد خیلی کمی بوده که مشکل داشته. که البته ما هم از خیره ش گذشتیم :) اما این خیلی بده که من ِ صرفا شنونده، بدون آشنایی به ادبیات انگلیسی (عموما کارها به زبان انگلیسی هستند) و اصطلاحات و معانی اونها (برگردان اصطلاحات به زبان فارسی به طوری که به متن و موضوع وفادار باشه،واقعا مصیبتی هست! :دی) ،خیلی راحت برچسب شیطان پرستی به اونها بزنم! و لابد کسی هم که اونها رو میشنوه از همون قماشه!!! حکایت حکایت همون هایی هست که موسیقی رو نمیدونند چی هست اصلا! ، اما قدرت لغو مجوز اون رو دارند :)
البته خوب کسی متالیکا رو شیطان پرست میدونه ، چطور میشه بهش فهموند که آهنگ The Beautiful People مرلین منسون در مورد ریا کاری انسان ها و جزء گرایی به جای کل گرایی هست ، نه شیطان پرستی! چرا؟ چونکه این قبیل افراد تا قیافه ی فردی مثل منسون را از 7 فرسنگی می بینند، که عجیب هست و کارهای عجیبی میکنه، بهترین صفت رو برای اون شیطان پرست میدونند و ترانه های اون رو هم به همچنین... (تجربه ی شخصی من تا به امروز هیچ گونه مفاهیم شیطان پرستی در کارهای منسون پیدا نکردم...البته بحث در مورد مرلین منسون کمی سخته)
اینکه اصلا کسی از سبکی خوشش میاد یا نمیاد ملاک نیست ، ملاک درستی اظهار نظره...
به هرحال این قبیل موضوعات و کل کل هایی که پیرامونش همیشه بین ما ایرانی ها صورت گرفته ، بیشتر از اینکه برای من جالب باشه، مسخره بوده...
گرچه خیلی سخته، اما بهترین کار در برابر این افراد در فضای مجازی، سکوت و نادیده گرفتن افکار هست انگار
امسال چون تحویل سال روز چهارشنبه هست،چهارشنبه سوری یکمی زمانش بهم ریخته. ملت نمی دونست ترقه هاش رو این شب چهارشنبه بترکونه یا که بذاره دقیقا واسه شب قبل عید!
